اسطوره هولوکاست
مصاحبه با دکتر عبدالله شهبازی - قسمت سوم
تجدید نظرطلبان،مکتب تاریخ واقعی و اسطوره هولوکاست
به نظر شما در این تاریخنگاری رسمی مطالبی که درباره یهودیانعنوان میشود با واقعیتهای تاریخی و تحقیقات جدّی منطبق نیست؟
همینطور است.یک نمونه معروف مسئله هولوکاست است یعنی ادعای قتلعام ششمیلیون یهودی در دوران جنگ دوّم جهانی.رژه گارودی کتابی دارد به نام اسطورههای بنیانگذارصهیونیسم که به وسیله مرحوم مجید شریف به فارسی ترجمه شده و در ایران بازتاب وسیعداشته است.رژه گارودی در این کتاب نشان میدهد که«اسطوره هالوکاست»بیپایه است.بایدعرض کنم که رژه گارودی مهمترین کسی نیست که در این زمینه نظر داده است.شهرت کتاب اوبیشتر به خاطر شهرت فردی گارودی به عنوان یک متفکر سیاسی جنجالی و صاحب نام است درحالی که کار او متکی بر تحقیقات مورخینی است که در زمینه تاریخ جنگ دوّم جهانی مرجعیت واعتبار علمی دارند.
در سالهای اخیر علاقه مردم غرب به پدیده هالوکاست افزایش یافته است و تحقیقات نشانمیدهد که حجم مطالب منتشر شده در رابطه با هالوکاست در دهه 1990 ده برابر دهههای1940 و 1950 میلادی است.این موج علاقه به کشف حقایق تاریخی و مقابله با تبلیغاتهالیوودی و ژورنالیستی و تاریخنگاری رسمی به ایجاد یک مکتب جدید تاریخنگاری انجامیدهکه به«تجدید نظر طلبی»(رویزیونیسم)یا«تاریخ واقعی»معروف است.
معمولا از پل رازینیه فرانسوی به عنوان بنیانگذار این مکتب یاد میکنند.رازینیه در زمانجنگ دوم جهانی از اعضای جنبش مقاومت فرانسه بود که به وسیله گشتاپو دستگیر شد و بهاردوگاه بوخنوالد اعزام گردید و تا پایان جنگ در اردوگاههای مختلف نازی زندانی بود.پس ازجنگ،وی عالیترین نشان مقاومت را از دولت فرانسه دریافت کرد و سپس به عرصه تحقیقاتتاریخی روی آورد،در زمینه جنگ دوم جهانی به تحقیق و انتشار کتاب پرداخت و از جمله بهترسیم وضع اسفناک اردوگاههای جنگی نازی دست زد.ولی او به تدریج در جریان تحقیقش بهنظراتی رسید که تصویر رسمی را کاملا نفی میکرد.رازینیه اعلام کرد که اولا،افسانه اتاقهای گازبرای کشتار زندانیان-اعم از یهودی و غیر یهودی-مطلقا صحت ندارد.ثانیا،در دوران جنگهیچ سیاستی از سوی آلمان برای کشتار جمعی یهودیان اروپا وجود نداشته است.ثالثا،یهودیانکشته شده در دوران جنگ بین 900 هزار تا 5/1 میلیون نفر هستند نه 6 میلیون نفر و این افرادمانند دیگران در جریان جنگ یا در اثر بیماریهای مسری،به ویژه تیفوس،از بین رفتند.امروزهدو مورخ صاحب نام به عنوان مهمترین هواداران مکتب تاریخنگاری واقعی شناخته میشوند:
اولی،دیوید ایروینگ انگلیسی است.ایروینگ مورخ بسیار معتبری است در حدی که برخینشریات سرشناس انگلیسی نوشتهاند هیچ کس نمیتواند درباره جنگ دوم جهانی کار کند وپروفسور ایروینگ را نادیده بگیرد.او اولین کسی است که خاطرات 75000 صفحهای گوبلز رابه دست آورد و روی آن کار کرد.این خاطرات به مدت 50 سال برای مورخین ناشناخته بود و درآرشیوهای سری ارتش سرخ شوروی نگهداری میشد.ایروینگ پس از یک کار شش ساله برروی اسناد سری شوروی سابق اولین بیوگرافی کاملا مستند هیتلر را منتشر کرد با نام جنگهیتلر که جنجال فراوان به پا نمود و کار وی را به دادگاه کشانید.ایروینگ در کتاب جنگ هیتلرمدعی است که اصولا در دوران جنگ هیچ نوعی از کشتار یهودیان(هالوکاست)در کارنبوده است.ایروینگ نشان داد که مهمترین اسناد جنگ دوم همه به طور مرموزی مفقود شدهاند.بسیاری از یادداشتهای روزانه سران آلمان و ایتالیا که تا مدتی پیش در آرشیوهای شورویسابق و آلمان و سایر کشورهای اروپایی موجود بود،به سرقت رفته و پنهان یا معدوم شده است.اواز جمله اشاره میکند به یادداشتهای روزانه موسولینی که زمانی موجود بود و اکنون نیست. ایروینگ معتقد است که اولا،در آشویتس و سایر اردوگاههای نازی اتاق گاز وجود نداشته است.
ثانیا،هیتلر هیچ اطلاعی از وجود اتاقهای مرگ و برنامه سازمان یافته برای کشتار یهودیاننداشته است.(ایروینگ برای کسی که بتواند ثابت کند هیتلر از هالوکاست مطلع بوده جایزهای بهمبلغ 1000 پوند تعیین کرده است.)ثالثا،یک توطئه جهانی وجود دارد که به مورخین اجازهتحقیق بیطرفانه و برکنار از پیشداوری در زمینه هالوکاست را نمیدهد.رابعا،رقم شش میلیونکشته یهودی در جنگ دوم صحت ندارد و تعداد مقتولین یهودی کمتر از یک میلیون نفر استکه در اثر بیماری یا در جریان جنگ،مانند دیگران،کشته شدهاند نه در اثر طرح سازمان یافتهامحاء جمعی.
دومین مورخ سرشناس هوادار مکتب تاریخنگاری واقعی،رابرت فوریسونفرانسوی است.پروفسور فوریسون و خانوادهاش،نیز مانند رازینیه،در زمان جنگ از آلمانیهاآزار فراوان دیده بودند.او مؤلف کتابهای متعددی است و ثابت میکند که اتاق گاز و سیاستامحاء جمعی یهودیان صحت ندارد.
فرد صاحب نام دیگر در این عرصه فرد لوختر آمریکاییاست.لوختر مورخ نیست بلکه مهندس متخصص ساختمان زندان است.او برای تحقیق بهلهستان رفت و در بازگشت گزارش 196 صفحهای خود را منتشر کرد که به گزارش لوختر معروفاست.او در این گزارش وجود اتاقهای گاز را منکر شد.او ثابت کرد که اتاقهای گاز در آشویتس وسایر اردوگاههای لهستان پس از جنگ دوم جهانی با هدف جلب توریسم به وسیله حکومتکمونیستی لهستان احداث شده است.در این زمینه افراد سرشناس دیگری نیز کار کردهاند:
گرمار رودلف مؤلف کتابی در انکار اتاقهای گاز آشویتس است.ارنست زوندل کانادایی کتابینوشته با عنوان«آیا واقعا شش میلیون نفر کشته شدهاند؟»دیوید هوگان کتابی دارد با عنوان«افسانه شش میلیون نفر».دکتر بروزات تحقیقی دارد درباره اتاقهای گاز در داخائو و اثباتمیکند که نه در داخائو،نه در بوخنوالد و نه در سایر اردوگاههای آلمانی اتاق گاز برای کشتاریهودیان و سایر زندانیان وجود نداشته است.و بالاخره رژه گارودی،عضو جنبش مقاومت فرانسهدر زمان جنگ دوم است که او نیز،بر اساس تحقیقات محققین پیشگفته نشان میدهد کههالوکاست صحت ندارد و یک افسانه ساختگی است.
زرسالاران یهودی،آریایی گرایی و ظهور نازیسم
یک نظر هم وجود دارد که اصولا هیتلر را ثروتمندان یهودیبه قدرت رسانیدند و نازیسم با پول و سرمایه آنها علم شد برایتحقق اهدافی خاص.
بله.من در جلدهای بعدی کتابم به این مسئله هم خواهم پرداخت و نقش زرسالاران یهودیو بانکداران نیویورک و لندن و سازمان اطلاعاتی بریتانیا(اینتلیجنس سرویس)را در پیدایشنازیسم و صعود آدولف هیتلر در آلمان بیان خواهم کرد.این بحث مفصلی است و من تنها به آناشاره کوتاهی میکنم:
موج آریایی گرایی که به پیدایش ناسیونال سوسیالیسم و نازیسم در آلمان انجامید،بر بنیادمکتب آریایی گرایی قرن نوزدهم شکل گرفت که با دستگاه استعماری بریتانیا و الیگارشی پارسیهند پیوند نزدیک داشت.مهمترین فرقه مروج آریایی گرایی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرنبیستم فرقه تئوسوفی بود که یک سازمان شبه ماسونی به نام انجمن جهانی تئوسوفی ایجاد کردهو در هندوستان بسیار فعال بود.در رأس این سازمان گروهی ناشناخته به نام«استادان غیبی»جای داشتند و محل اجتماع آنها«لژ سفید»نامیده میشد.این سازمان با پارسیان هند رابطهنزدیک داشت و از این طریق بر تجددگرایان ایرانی تأثیر فراوان بر جای نهاد.شیخ ابراهیمزنجانی،از رهبران تجددگرایی دوران مشروطه،رمان منتشر نشدهای دارد در چهار جلد به نامشراره استبداد که قهرمان اصلی آن یکی از این«استادان غیبی»است که فعالیتهای یک محفلمخفی را در جریان انقلاب مشروطه ایران هدایت میکند.در این رمان،اعضای این سازمان یکیخود شیخ ابراهیم زنجانی است و دیگری سید حسن تقی زاده.و استاد غیبی فوق هم کسینیست جز اردشیر ریپورتر.
در کتاب زرسالاران نقش تئوسوفیسم را در اندیشه سیاسی دورانمشروطه به طور مشروح بیان خواهم کرد.
طبق نظر تئوسوفیستها،نژادی به نام«آریایی»وجود دارد که در طول تاریخ رسالتتمدن سازی را به دست داشته است و تمامی تمدنهای بزرگ ساخته این قوم است.اروپاییان نیزآریایی هستند و در دوران جدید این رسالت تمدن سازی به آنها محول شده است.سازمان تئوسوفی را یک سرهنگ آمریکایی به نام کلنل الکوت و یک زن روس به نام مادام بلاواتسکیتأسیس کردند که با کانونهای استعماری رابطه نزدیک داشتند.کلنل الکوت نماینده تجاریراترفور هایس،رئیس جمهور وقت آمریکا،در هند بود.بعدا یک زن انگلیسی به نام آنی بزانترهبری تئوسوفیستها را به دست گرفت.خانم بزانت از«نژاد بزرگ آریایی»سخن میگفت وتمدنهای بشری را به پنج تمدن اصلی تقسیم میکرد و همه را به آریاییها منتسب مینمود:
هند،بین النهرین،ایران،روم و تمدن جدید اروپایی.آنی بزانت به صراحت میگفت که این تمدنپنجم آریایی،یعنی تمدن جدید اروپایی،رسالت سروری بر جهان و استقرار یک امپراتوریجهانی را به عهده دارد. این موج آریایی گرایانه را در سالهای پس از جنگ جهانی اوّل اعضای خاندان چمبرلیندامن میزدند که اجداد آنها از قرن شانزدهم از مدیران اصلی کمپانیهای تجاری انگلیسبودند.هیتلر از درون این موج آریایی گرایی به وجود آمد و جالب است بدانیم که در جوانی با فردیبه نام والتر اشتین رابطه نزدیک داشت.والتر اشتین،مقارن با دوران جوانی هیتلر و اقامت او دروین،یک فراماسون فعال مدعی ارتباط با موجودات ماوراء طبیعی در وین بود و سازمان ماسونیپنهانی را بنیان نهاده و به ترویج عقاید آریایی گرایانه و تئوسوفیستی اشتغال داشت.هیتلر جوانبه سازمان ماسونی اشتین پیوست و از نظر فکری به شدت از آن تأثیر گرفت.والتر اشتین بعدها،بانام«دکتر اشتین»،کتابهای متعددی درباره«رازوری آریایی»نوشت و نوعی آیینشیطان پرستانه را تبلیغ میکرد.در سالهای جنگ دوّم جهانی،دکتر اشتین در انگلستان اقامتداشت و مشاور شخصی سر وینستون چرچیل و عضو سرویس اطلاعاتی بریتانیا بود.
فرقه مشکوک دیگری که در پیدایش نازیسم آلمان تأثیر داشت و به طور مستقیم باتئوسوفیسم مرتبط بود،«انجمن تول»است که در سال 1912 تأسیس شد و مرکز آن در مونیخقرار داشت.بنیانگذار این سازمان فردی است که با عنوان اشرافی«کنت هنریش فن سباتندروف»شهرت داشت و نام اصلیاش رودلف گلویر بود.او در اوایل قرن نوزدهم در استانبول اقامت داشتو تاجری ثروتمند بود.گلویر پس از بازگشت به آلمان،اندیشه«تول»،یعنی سرزمین خود بهافسانهای آریاییهای باستان،را از کتاب آموزه سری مادام بلاواتسکی وام گرفت،سازمان خود بهنام«انجمن تول»را برپا کرد و هدف خویش را سروری«نژاد برتر»اعلام داشت.وی به جذباعضای خانوادههای اشرافی و ثروتمند و کارخانه داران آلمانی به این انجمن پرداخت و بااوجگیری جنبش انقلابی در آلمان،و به ویژه قیام کارگران باواریا،یک شبکه تروریستی به ریاستفردی به نام دیتریش اکارت ایجاد کرد.طی سالهای 1919-1923 این سازمان به 300 فقرهعملیات تروریستی دست زد.مورخین،«انجمن تول»را قدرتمندترین سازمان پنهانی آلمان دردوران صعود فاشیسم میدانند.یکی از اعضای این انجمن رودلف هس بود.زمانی که هیتلر ازطرف ضد اطلاعات ارتش آلمان مأمور شد تا به«حزب کارگری»آلمان بپیوندد،چهل نفر از اعضای«انجمن تول»،با هدایت دیتریش اکارت،برای حمایت از او به عضویت این حزب در آمدند.
نقش سازمان اطلاعاتی بریتانیا(اینتلیجنس سرویس)و شبکه پنهان زرسالاران یهودی درصعود نازیسم در آلمان را از طریق عملیات مرموز ایگناس تربیش لینکلن نیز میتوان پیگیریکرد.تربیش لینکلن به یک خانواده ثروتمند یهودی ساکن مجارستان تعلق داشت و به عنوانیکی از توطئه گران بزرگ و مرموز نیمه اول قرن بیستم شهرت فراوان دارد.او در سال 1903 به انگلستان مهاجرت کرد،در سال 1910 نماینده مجلس عوام شد و زندگی مجللی در پیش گرفت.
در سالهای بعد،به همراه سیدنی رایلی یهودی،مأمور اطلاعاتی نامدار انگلیس،در دسیسههاینفتی-سیاسی مرموز آن دوران به سود الیگارشی یهودی و مجتمع نفتی رویال داچ شل نقشفعال داشت.در آستانه جنگ اول جهانی،تربیش لینکلن به عنوان نماینده اینتلیجنس سرویسبریتانیا با سازمان اطلاعاتی آلمان وارد ارتباط شد.حداقل از اوایل سال 1919 به طور کامل درآلمان مستقر شد و در عملیات خرابکارانه و توطئههای گروههای افراطی فاشیستی نقش فعالیبه دست گرفت.در این دوران،او یکی از عوامل اصلی پس پرده در سازمان دهی و تحرکاتگروههای اوباش موسوم به«لشکر آزاد»بود که از درون آن حزب نازی زائیده شد.یکی از اقداماتاین گروه،شکنجه و قتل فجیع رزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنخت،از رهبران انقلابی آلمان،و ترورو قتل والتر راتنو،وزیر خارجه آلمان است که سیاستهای وی مطلوب کانون صهیونیستی حاکمبر بریتانیا نبود.توجه کنیم که هم رزا لوکزامبورگ و هم والتر راتنو یهودی بودند.پدر والتر راتنوبنیانگذار کمپانی معروف است.در همین زمان بود که فعالیت سیاسی هیتلر آغاز شد و ویبه عنوان مأمور مخفی سازمان ضد اطلاعات ارتش آلمان،و در رابطه با برخی رهبران افراطینظامی چون ژنرال لودندروف،گروه کوچک خود را تأسیس کرد،همان گروهی که بعدا به«حزبناسیونال سوسیالیست کارگری آلمان»(نازی)بدل شد.در نوامبر 1923 ژنرال لودندروف وهیتلر کودتای نافرجامی را ترتیب دادند که به«کودتای مونیخ»معروف است.امروزه مورخینمیدانند که یکی از گردانندگان طرحهای متعدد کودتایی ژنرال لودندروف و هیتلر همین آقایتربیش لینکلن بوده است.تربیش لینکلن بعدها در بندر شانگهای مستقر شد،نام چینی«چائو کنگ»را بر خود نهاد،سر خود را تراشید و 12 ستاره کوچک بر پوست جمجمهاش داغ زد،بهعنوان راهب بودائی صومعهای به راه انداخت و گروهی مرید وفادار در پیرامون خویش گرد آورد.
...ادامه دارد
قسمت اول
قسمت دوم